-

یکم نگران آیندمم.

تافلم اومد و خدا رو شکر ۱۰۰ شدم. خفن نیست ولی نسبت به اهمالی که من کردم و با توجه به اینکه مینیمم همه جا رو اوردم راضیم.

دو هفته ای که تافل خوندم خیلی خوش گذشت. به خصوص وقتی که رایتینگ مینوشتم حس خیلی خوبی داشتم همیشه.

شاید دو برابر شد سوادم تو این دو سه هفته، خوشحالم از این بابت.

 

هنوز از هیچ استادی اوکی نگرفتم و این اذیتم می‌کنه. نمیدونم هزینه ای که دارم میدم اخرش نتیجه میده یا نه.

دوباره با چیزهای مختلف بمبارون شدم و باید از پس همش یه جوری بر بیام.

بزار بشماریم:

۱- اپلای کردن برای دانشگاها

۲- ایمیل زدن برای استادا

۳- شرکت

۴- درسا و تمرینا و امتحانا.

 

ولی خب به جای فکر کردن و panic کردن باید خیلی با ارامش به کارم ادامه بدم.

 

فقط احساسی قوی می تواند حریف یک احساس بشود. کار من مشخص است: باید یاد بگیرم عقل را به احساس تبدیل کنم.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها